«بازگشت به مدرسه» درسی درباره دولت به ما میآموزد
به اینترباز سایت اخبار بازار مالی خوش آمدید، قبل از هرچیزی اگر میخواهید جذب مشتری برای کسب و کار خود داشته باشید روی سایت تبلیغات کلیک کنید تا وارد بزرگترین پلتفرم تبلیغات ایران بشوید.
«بازگشت به مدرسه» درسی درباره دولت به ما میآموزد
خرید برگشت به مدرسه مدتهاست که یکی از آداب والدین و فرزندان تجربه آمریکاییها بوده است. در سال های گذشته، قبل از پایان ماه جولای، شاهد تابلوهای فروش و نمایش فروشگاه ها بودیم. روزنامه های یکشنبه با درج های تبلیغاتی غلیظ شدند. سفرها به مرکز خرید ادامه یافت. والدین و فرزندانشان بر سر آن با هم درگیر شدند.
بسیاری از آن تغییر کرده است. فروش اینترنتی روزنامه ها را خفه کرده و تبلیغات به وب منتقل شده است. مال ها به همراه سایر فروشگاه های آجر و ملات در حال کاهش بوده اند. و کووید اغلب تغییر میدهد که آیا بچهها به مدرسه برمیگردند یا نه، خیلی کمتر چه چیزی بپوشند (البته غیر از ماسک). هرگونه تضاد خریدی که ممکن است رخ داده باشد در خانه هنگام خرید آنلاین رخ داده است و تا حد زیادی آن را از دید عموم پنهان می کند.
2022 خود را نشان میدهد، حداقل تا کنون، کمی «عادیتر» است، اگر آن کلمه دیگر معنی داشته باشد. به نظر میرسد مسائل مربوط به بازگشت به مدرسه اهمیت پیدا میکنند، که به دلیل استرسی که قیمتها به شدت افزایش یافته است، بر بودجه خانوادهها وارد میکند. طبق فدراسیون ملی خرده فروشی الف>، انتظار میرود که هزینه لوازم مدرسه در سال جاری 864 دلار باشد که تقریباً 20 درصد بیشتر از سال 2019 است. اما مسائل اساسی واقعاً تغییر نکرده است.
در قلب، اقتصاد گزاره ای است که انگیزه ها مهم است. مزایای بیشتر یا هزینههای کمتر باعث میشود تصمیم گیرندگان چیز بیشتری بخواهند، حتی زمانی که فرزندان شما هستند که ممکن است عقلانیت آنها را زیر سوال ببرید. در نتیجه، زمانی که تفاوتهای شدیدی در هزینهها یا منافع طرفهایی وجود دارد که باید مشترکاً در مورد خرید تصمیم بگیرند، اختلاف نظر ایجاد میشود. یعنی خرید برگشت به مدرسه.
والدین و فرزندان اغلب برای اقلامی که به مدرسه میروند از دیدگاههای مختلف ارزش قائل هستند. بچهها بیشتر به این انتخابها روی میآورند که «این من را در چه موقعیتی در مدرسه قرار میدهد؟» نظر. در روزگار من، ممکن است بیشتر به این صورت بیان شده باشد که «این جالب است؟» اما cool دیگر به زبان عامیانه “باحال” نیست. ملاحظات والدین اغلب کاربردی تر است. “لباس ها چقدر دوام می آورند؟” شستن و خشک کردن آنها چقدر آسان است؟ “آیا آنها یک کد لباس را رعایت می کنند؟” و مسائل مشابه دیگر در تمایلات آنها نسبت به آنچه در سبد خرید وجود دارد، چه فیزیکی و چه آنلاین، بیشتر نمایان می شود. این میتواند والدین و فرزندانشان را در آنچه میخواهند از هم دور کند.
شاید مهمتر از آن تفاوت در هزینه های پیش روی والدین و فرزندان باشد. والدینی که قبض بازگشت به مدرسه را پرداخت می کنند، ارزشی را که درک می کنند با قیمت هر کالا می سنجند، زیرا باید آن را بپردازند. اما کودکان نیازی به پرداخت قبض ندارند (فراتر از ناله کردن، احساس گناه، اخاذی یا مشاجره با والدین خود). شکاف بین آنچه با قیمت صفر به دست میآید و آنچه با قیمت واقعی به دست میآورند میتواند بسیار زیاد باشد.
در این مرحله، شایان ذکر است که درگیریهای خرید در مدرسه از نظر مقیاس بزرگتر است، اما نه از نوع، ناشی از بسیاری از درگیریهای دیگر که ناشی از انگیزههای متفاوتی است که والدین و فرزندان با آن روبرو هستند.
چرا کودکان خردسال بیشتر در صف تسویهحساب مغازه بدرفتاری میکنند تا در خانه؟ زیرا مزایای آنها (به عنوان مثال، آب نبات یا آدامس به راحتی در دسترس) بیشتر است، و هزینه آنها کمتر است (احتمال کمتری برای مجازات در ملاء عام وجود دارد). چرا بچه های بزرگتر مشتاق قرض گرفتن ماشین پدر هستند؟ زیرا آنها بدون هزینه از مزایای آن بهره مند می شوند.
چرا بچهها با وجود هزینههای اضافی، همیشه میخواهند بیرون غذا بخورند؟ چون پول آنها نیست. چرا بعضی ها می خواهند لباس های مورد علاقه شان تقریباً روزانه شسته شوند؟ چون وقت و تلاش آنها صرف نمی شود. در مقابل، چرا آنها در برابر انجام کارهای خانه، تمیز کردن اتاق یا شستن ظروف آنقدر مقاوم هستند؟ و چرا می خواهند کمتر از آنچه والدینشان می خواهند درس بخوانند؟ زیرا این زمان و تلاش آنهاست.
مکانیسمی شبیه به مکانیسم خرید از مدرسه دلیلی است که چرا سیاست مدرن باعث تشدید تفرقه آمریکایی ها می شود. ترجیحات آمریکایی ها برای کاری که می خواهند دولت انجام دهد بسیار متفاوت است و گروه های مختلف همیشه با دولت لابی می کنند تا لیست کارهای خود را از جیب دیگران گسترش دهد. بسیاری از خواستهها نیز با یکدیگر ناسازگار هستند، به طوری که همه ما نمیتوانیم در حوزههایی از مالیات و مقررات گرفته تا مراقبتهای بهداشتی، آموزش و محیطزیست به آنچه میخواهیم برسیم. علاوه بر این، افراد مختلف با قیمتهای مالیاتی و نظارتی بسیار متفاوتی برای کاری که دولت انتخاب میکند، روبرو هستند، مانند زمانی که برخی از هزینههای دولت، از جمله مالیاتهای آتی، بهطور نامتناسبی سهم بالایی از هزینههای دولت را میپردازند، زمانی که کسریها یا بدهیهای بدون بودجه توسط برنامههای جاری ایجاد میشوند. /p>
تضاد بر سر آنچه که ما می خواهیم دولت انجام دهد، حتی بیشتر از خرید از مدرسه است. دولت همچنین تصمیم می گیرد که با چه کسانی به عنوان «کودک» رفتار شود، از جمله چه چیزی و چه مقدار به آنها داده شود، و چه کسانی را مجبور به تحمل برگه «والدین» می کند. یک پیامد این است که هر وعده دولت اضافه شده “چیزی بیهوده” – که اخیراً قرنطینه وجود دارد – اختلافات آمریکا را گسترش می دهد.
افزایش دمای چنین اختلافاتی این است که تفاوت زیادی بین هزینه کردن منابع خود برای بهبود شرایط و تصمیم دولت برای چگونگی خرج کردن منابع شما “برای شما” وجود دارد. شما خود را بهتر از دولت می شناسید، بیشتر از دولت به فکر خود هستید و بر خلاف دولت اجازه دزدی ندارید. و این درست است حتی زمانی که کارمندان قول میدهند که اهمیت بیشتری میدهند و بهتر از خودتان میتوانند این کار را انجام دهند. خوشبختانه، بسیاری از ما به اندازه کافی عاقل هستیم که فکر نکنیم دولت باید نحوه لباس پوشیدن ما را به فرزندانمان دیکته کند، اما متأسفانه بسیاری از آنها به اندازه کافی ساده لوح هستند که فکر می کنند در حوزه وسیع دیگری که دولت می خواهد بیشترین ردپا را در آنها داشته باشد، چنین نیست. a href=”https://www.pbs.org/wgbh/commandingheights/shared/minitext/int_miltonfriedman.html”>میلتون فریدمن میگوید، «هیچکس از منابع دیگران به اندازه منابع خود با دقت استفاده نمیکند. ” مجبور شدن به خرید از طریق «فروشگاه» دولتی، هزینههای جامعه را از طریق تحریفهایی که توسط مالیاتها، دستورات، مقررات، سیاستهای حمایتگرایانه مختلف، مشوقهای ضعیف برای بوروکراتها و موارد مشابه ایجاد میشود، افزایش میدهد.
یکی از ابزارهای رایج برای کاهش اختلافات بازگشت به مدرسه نیز مشکلی را در وضعیت توزیع مجدد فعلی ما نشان می دهد. به این معناست که بودجهای را برای پوشاک به کودکان اختصاص دهید، سپس اجازه دهید آنها انتخاب کنند که با آن بودجه چه چیزی بخرند. چنین تغییری آنها را مجبور میکند تا ارزشی را که میبینند نشاندهنده هر دلاری که برای هر کالا خرج میشود، با ارزش پیشنهادی جایگزینهایی که میتوانستند انتخاب کنند، مقایسه کنند. که قیمت آنها را از صفر یا نزدیک به صفر به قیمت واقعی یک چیز افزایش می دهد. این می تواند به طور چشمگیری درگیری ها را کاهش دهد.
بهکارگیری چنین رویکردی برای دولت بهطور کلیتر، آزادی آمریکاییها را برای انتخاب خود با منابع خود، با کاهش دیکتههای دولت در مناطقی که ترجیحات و شرایط ما بهطور گستردهای متفاوت است (یعنی تقریباً در همه جا) افزایش میدهد. تشتت ایجاد شده توسط کسانی که ادعای اتحاد دارند کاهش می یابد.
برای مشاهده این موضوع، به سادگی به این فکر کنید که چه تعداد از وسایل بازگشت به مدرسه ارزش هزینههایشان برای والدین را ندارد، اما ارزش آنها برای کودکان بیش از صفر است. در هر صورت، فرزندان می خواهند بیشتر از آنچه والدین برای آنها خرج می کنند، خرج کنند. والدینی که سعی میکنند «ارزش یک دلار» را به فرزندشان بیاموزند، شانس کمی برای متقاعد کردن آنها ندارند، زیرا این پول والدین است، نه پول فرزند. سپس آن سطح تعارض را در تمام چیزهایی که دولت میخواهد به ما بدهد ضرب کنید.
متأسفانه، سیاست آمریکا در جهت اشتباهی با مجموعهای از برنامههای بازتوزیعکننده در حال گسترش است که توسط آنچه ما بهعنوان دزدی میشناسیم، حمایت میشود، مگر اینکه دولت درگیر باشد و ما به جای اینکه «از آن گرفته شود» دریافت کنیم. . این یک دلیل اصلی است که ما اکنون تا این حد تقسیم شدهایم و چرا همه چیزهای جدید چیزی برای هیچ را وعده میدهند (منعکس کننده مشاهدات توماس سوول که “اولین درس اقتصاد کمبود است: هرگز چیزی برای رضایت کامل همه کسانی که آن را می خواهند راضی نیست. اولین درس سیاست نادیده گرفتن اولین درس است. اقتصاد») به جای ارائه راه حل، اوضاع را بدتر می کند. تلاش برای «تولید» میزبانی از ناهارهای رایگان، با وجود اطمینان مکرر اقتصاددانان چیزی به نام ناهار رایگان نیست، در عوض هزینههای بالاتر و مزایای کمتری به ما میدهد.
اگر به خبر های ایران و دنیا علاقمندید روی اخبار فوری ایران کلیک کنید و اگر به حوزه ورزش علاقمندید روی اخبار ورزشی کلیک کنید همچنین اگر به آموزش های متنوع علاقمندید روی آموزش اینترنتی آنلاین کلیک کنید.
پیشنهاد میکنیم دیگر مقالات ما را مطالعه کنید.